پنجشنبه 14 تیر 1403 - 2:57 بعد از ظهر

نام کاربری : پسورد : یا عضویت | رمز عبور را فراموش کردم



ارسال پاسخ
تعداد بازدید 286
نویسنده پیام
reyhane74 آفلاین


ارسال‌ها : 17
عضویت: 21 /4 /1393
سن: 19


نامه ای از طرف خدا

نامه ای از طرف خدا

امروز صبح که از خواب بیدار شدی،نگاهت می کردم؛و امیدوار بودم که با من حرف بزنی،حتی برای چند کلمه ، نظرم را بپرسی یا برای اتفاق خوبی که دیروزدر زندگی ات افتاد ، از من تشکر کنی . اما متوجه شدم که خیلی مشغولی ، مشغول انتخاب لباسی که می خواستی بپوشی.

وقتی داشتی این طرف و آن طرف می دویدی تا حاضر شوی فکر می کردم چند دقیقه ای وقت داری که بایستی و به من بگویی : سلام ؛ اما تو خیلی مشغول بودی 

. یک بار مجبور شدی منتظر مترو بشینی و برای مدت یک ربع کاری نداشتی جزآنکه روی یک صندلی بنشینی .

 بعد دیدمت که از جا پریدی . خیال کردم یاد من افتادی ومیخواهی با من صحبت کنی ؛ اما موبایلتو در آوردی و و به دوستت تلفن کردی تا ازآخرین شایعات با خبر شوی . 

تمام روز با صبوری منتظر بودم. با اونهمه کارهای مختلف گمان می کنم که اصلاً وقت نداشتی با من حرف بزنی .

 متوجه شدم قبل از نهار هی دور وبرت را نگاه می کنی ، شاید چون خجالت می کشیدی که با من حرف بزنی ، سرت را به سوی من خم نکردی . 

تو به خانه رفتی و به نظر می رسید که هنوز خیلی کارها برای انجام دادن داری . بعد از انجام دادن چند کار ، تلویزیون را روشن کردی . نمی دانم تلویزیون را دوست داری یا نه؟ در آن چیزهای زیادی نشان می دهند و تو هر روز مدت زیادی از روزت را جلوی آن می گذرانی ؛

 در حالی که درباره هیچ چیز فکر نمی کنی و فقط از برنامه هایش لذت می بری... باز هم صبورانه انتظارت را کشیدم و تو در حالی که تلویزیون را نگاه می کردی شام خوردی ؛

 و باز هم با من صحبت نکردی . به خودم گفتم حتما موقع خواب یه کمی با من صحبت میکنی . موقع خواب...،فکر می کنم خیلی خسته بودی .

 بعد از آن که به اعضای خانواده ات شب به خیر گفتی ، به رختخواب رفتی و فوراً به خواب رفتی .

 اشکالی ندارد. احتمالاً متوجه نشدی که من همیشه در کنارت و برای کمک به تو آماده ام .

 من صبورم ، 

بیش از آنچه تو فکرش را می کنی .

 حتی دلم می خواهد یادت بدهم که تو چطور با دیگران صبور باشی .

 من آنقدر دوستت دارم که هر روز منتظرت هستم .

 منتظر یک سر تکان دادن 

 دعا 

 فکر 

 یا گوشه ای از قلبت که متشکر باشد .

 خیلی سخت است که یک مکالمه یک طرفه داشته باشی . 

خوب ، من باز هم منتظرت هستم ؛ سراسر پراز عشق تو... به امید آنکه شاید امروز کمی هم به من وقت بدهی .

هنوز هم دوستت دارم .

خدا

 


امضای کاربر : ما به انتخاب خود عاشق نمی شویم
عشق هدیه ایست که خدا
آرام در قلبهایمان می گذارد
و ما آنقدر احمقیم
که بزرگ ترین و زیباترین دنیا را
به کوچکترینی می شکنیم،
تمام شد
ما طلسم عشق را شکسته ایم عزیزم
ما نفرین می شویم و تا آخر عمر ، ناقصیم.
جمعه 27 تیر 1393 - 02:13
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
ارسال پاسخ
پرش به انجمن :